99/9/9
داشتم پست آخرمو میخوندم ، پستی که ۴ ماه پیش به اشتراک گذاشتم و مثلا اون موقع میخواستم بعد از سه ماه خاموش بودن دوباره چراغ وبلاگو روشن کنم ولی نشد:)
الان که بعد از مدتها یه سرک به اینجا کشیدم یه حسی از درون بهم گفت که خوب کردی اینجا رو دیلیت نزدی... خاطرات خوب زیاد دارم توی بیان:) بالطبع دوستان خوب زیادی هم دارم که این خاطرات خوبو رقم زدن برام:)
اگر حوصله یاری کنه دونه دونه میخونمتون و براتون کامنت میزارم...
در ضمن امروز ۹۹/۹/۹ بود. بخوایم رمانتیکش کنیم باید بگیم توی هر قرن یکبار این اتفاق میفته:) صدالبته که بسی اتفاق بی اهمیتیست ولی خب وقتی به این فکر میکنی که ۹۹/۹/۹ قرن بعدی هیچ کدوممون وجود خارجی نداریم ترسناکه:))
برام توی این تاریخ رند یک یادگاری کامنت کنید:)
سلام:)
من یه شعر کپی کنم واسه یادگاری خوبه؟:)
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
(هوشنگ ابتهاج)
مبارکه لنز :)
رند بازی و رمانتیک بازی رو ول کنید من دارم به بچه هایی فکر میکنم که تاریخ تولدشون انقد تکراریه :)))
اما یادگاری :
درسته همون لحظه حسش برات عزیز بود !
ولی خودمونیم..
چه دوست داشتن های اشتباهی که جان ندادی...
خوبم شکر:)
خودتم که معلومه با لنز حالت خوبه:)
اره دیگه از عمو هوشنگ گذاشتم که با عکس گوشه ی وب ست بشهD:
:)))
بنده خدا:)
یادگاری خودم اینه که
من امروز رفتم لنز خریدم . الان خیلی خر ذوقم که میتونم بدون عینک همه چیو فول اچ ری ببینم:)))